-
این برای تو نیست!!
شنبه 2 شهریور 1387 04:37
اینو برای تو مینویسم.شایدهم برای خودم. تویی که حالا که دیگه نیستی. رفتی و من در کمال تعجب هنوز زندم. بازم دارم زندگی میکنم. میرم سر کار،بعضی روزا میرم سر ساختمان کوشک، میام خونه و بازم تو نیستی. چیزی فرق کرده؟ دروغ گفتم، من دیگه زندگی نمیکنم، الان فقط دارم کار میکنم. اونم خر کاری، صبح تا شب فقط پای کامپیوتر کد میزنم،...
-
MOBILE LOG
سهشنبه 14 خرداد 1387 01:40
In post ro daram ba mobile minevisam. Irancell age khat dehish toop nabashe, interneti ke roye khathash hast kheili mofide. kheili vaqte ye khate Irancell gereftam vali taze daram ba internetesh kar mikonam. va in avalin bare daram bahash matlab mizaram to weblogam. faqat nemidonam chejori bayad FARSI benevisam....
-
آغازی ناگوار
جمعه 16 فروردین 1387 01:39
سال نحس 86 حتی توی آخرین روزش، دست نحسش رو از سر خانواده ما بر نداشت. 29 اسفند 86، ساعات میانی روز، نزدیکی بندرعباس، تصادف وحشتناکی دختر 27 ساله ای رو از خانواده ما گرفت و مادرش رو با پایی که از چندین جا شکسته و در حالت اغما راهی بیمارستان کرد.از لحاظ ژنتیکی اون دختر، دختر خاله من نبود، اما از نظر روابط خانوادگی، رفت...
-
برای ثبت در تاریخ
چهارشنبه 8 اسفند 1386 19:27
به رسم 28 سال اخیر، امروز باز هم روز تولدمه. 8 اسفند. مامانم میگه اون سالی هم که به دنیا اومدی 8 اسفند 4 شنبه بود، حالا امسال هم 4شنبه شده. گرچه نمیشه به فال نیک گرفت. یعنی فالی نیست که بخواد نیک باشه یا شر. یادم نمیاد روز تولدم روز خوبی از آب در اومده باشه، اونوقت که بچه بودم چرا، بالاخره به بچه ها تو جشن تولد (که هر...
-
دوست جدید من
پنجشنبه 11 بهمن 1386 17:08
یکی از اون شبهایی که هوای اصفهان به شدت سرد شده بود (همین چند وقت پیش) و هر شب برف میبارید، قبل از خواب رفتم دم پنجره تا منظره بارش برف توی حیاط خونه رو تماشا کنم. حس آرامش خیلی خوبی داره، مخصوصآ اون وقت شب، تاریکی و سکوت و برف. به دونه های برف خیره شده بودم که یه مرتبه دیدم دو تا دایره کوچیک گوشه حیاط داره برق میزنه....
-
ننه سرما اومده
یکشنبه 23 دی 1386 20:10
این روزها برف و سرما چهره کشور رو به کلی تغییر داده. سرمای اینجا که به شدت وحشتناک شده. دمای هوا به 15 درجه زیر صفر رسیده که با وزش باد سرد گاهی به منفی 20 درجه هم میرسه که به گفته اخبار محلی توی 40 سال اخیر بی سابقه بوده. البته سال گذشته هم اینجا برف زیاد داشتیم ولی اغلب روی زمین نمی نشست و البته هوا هم به این سردی...
-
زمستان خوش یمن
سهشنبه 4 دی 1386 19:20
روزهای سخت تو زندگی هر کسی وجود داره. یکی بیشتر، یکی کمتر. به خیلی چیزها هم بستگی داره، از اراده خود فرد گرفته تا محلی که توش زندگی میکنه. گاهی اوقات مسبب اصلی سختی ها خود انسان هستش، در حالی که توی بعضی شرایط خود فرد واقعآ تاثیر گذار نیست و بیشتر به عوامل بیرونی مربوط میشه. مثل روزهای سختی که همه ما توی 8 سال جنگ...
-
دو سال گذشت
پنجشنبه 15 آذر 1386 21:23
می بینین تو رو خدا این بلاگ رولینگ لعنتی چه بلایی سر ما آورده؟ اینقدر بی حس و حال شدم که حتی روز سالگرد تولد این وبلاگ هم چیزی ننوشتم. آخه وقتی آدم می بینه توی لیست وبلاگها اسمش رفته اون ته تها، دیگه حسی برا نوشتن نمیمونه. مطلب جدید هم که مینویسم چون پینگ نمیشم، اصلآ کسی خبر دار نمیشه که بخواد بخونه و احیانآ نظر بده....
-
روزگار سپری شده
سهشنبه 6 آذر 1386 20:51
در و دیوار این وبلاگ دیگه تار عنکبوت بسته. راستش از وقتی پینگ نمیشم دست و دلم به نوشتن نمیره. برا پینگ کردن تا حالا مزاحم چند تا از وبلاگ نویسهای خارج از ایران هم شدم، گفتم شاید مشکل فقط برا ایران باشه (آخه دیده بودم اغلب وبلاگهایی که پینگ میشن مال خارج از ایران هستن) ولی بازم افاقه نکرد. به نظر من هر کی میگه من فقط...
-
وبلاگ
چهارشنبه 16 آبان 1386 18:07
"حاصل مطاله آنالوگ" یا "آیا ما در چراگاه هستیم؟" وبلاگ یعنی چی ؟ "شیرین" فنجان خالی قهوه را برگرداند توی نعلبکی و توضیح داد: "وبلاگ مثل صفحه ای است که توی اینترنت باز میکنی و اسمش را هر چی خواستی میگذاری و هر وقت خواستی، هر چه دلت خواست می نویسی و هر کی دلش خواست میخواند و دلش خواست نظر میدهد. بعد یکهو زد زیر خنده....
-
آشفته بازار
جمعه 13 مهر 1386 20:43
از شماره ای نوشتن زیاد خوشم نمیاد ولی چون مطالبی که میخوام بنویسم خیلی به هم ربطی ندارن، شماره ایش میکنم. 1) نزدیک دو هفته هست که از توی خونه کانکت نشدم. روزا 10-15 دقیقه از محل کار کانکت میشم، ایمیل چک میکنم و خلاص. نه وبلاگ نوشتم و نه حتی به وبلاگ شما سر زدم. کلآ از دنیای وبلاگ دور بودم. و یه اعتراف، راستش زیاد هم...
-
شهری جدید
جمعه 23 شهریور 1386 20:08
اصفهان مثل شهرهای دیگه نیست. یعنی نمیشه گفت شمالش خوبه و جنوبش بد یا بر عکس. با یه کم ارفاق شاید بشه گفت جنوبش بالا شهره ولی نمیشه به دقت گفت که شمالش پایین شهر به حساب میاد. تقریبآ بهترین محله ها توی همون جنوب شهره، در حالی که گرونترین زمینها توی نوار مرکزی شهر، در حاشیه رودخونه زاینده رود ادامه پیدا میکنه. توی مرکز...
-
ابلهانه ترین سوالات
دوشنبه 19 شهریور 1386 19:35
ابلهانه ترین سوالات کاربران کامپیوتر و اینترنت در انگلستان شرکت بریتیش تله کام یا همان BT لیستی از احمقانه ترین سوالاتی را که کاربران کامپیوتری یا اینترنتی این شرکت ارتباطی از مشاوران آنها پرسیده اند منتشر کرد. به نوشته پایگاه اینترنتی روزنامه مترو برخی از این سوالات آنقدر خنده دار است که حتی خود سوال کنندگان پس از...
-
من و اداره مسکن و شهرسازی
پنجشنبه 1 شهریور 1386 19:38
بالاخره بعد از دو ماه و نیم کار کردن باهامون قرارداد نوشتن. اونم تازه نه با خود سازمان مسکن و شهر سازی، با یکی از دفاتر مشاوره (مشاورهای شهر سازی و معماری) که با سازمان بده بسون داره. در واقع سازمان با این شرکت قرار داد داره. مثلآ یه پروژه بهشون میده که قیمتش 50 میلیونه، ولی سازمان توی قراردادش مبلغ رو مثلآ 60 میلیون...
-
وقتی MED کوچک بود !
دوشنبه 22 مرداد 1386 20:19
هر دوی این عکسها مال وقتیه که هنوز مدرسه نمیرفتم. اولی توی خونه عمو هستم و دومی خونه خودمون. عکس دومی نشون میده که از همون بچگی توی کار هنر و البته معماری بودم (به نقاشی نگاه کنید). وقتی دنبال عکس میگشتم توی آلبومهام، کلی خاطره از دوران بچگی برام زنده شد که خیلی هاش رو فراموش کرده بودم. تصویر بعضی هاش کاملآ روشن و...
-
۵ سوال راوی
جمعه 5 مرداد 1386 22:58
راوی چند تا سوال پرسیده که سوالهای خیلی جالبیه. اول میخواستم توی کامنت دونی خودش جواب بدم، ولی بعد دیدم پتانسیل این رو داره که یه پست جداگونه بهش اختصاص بدم. اینم سوالات: 1) چرا با وجود این همه جاذبههای طبیعی و تاریخی در کشورمان، باز هم از نظر وضعیت صنعت توریسم و گردشگری از کشورهای دیگر عقب هستیم؟ فکر کنم این یکی...
-
رخت نو
یکشنبه 31 تیر 1386 23:06
بالاخره من هم قالب اینجا رو عوض کردم. سواد درست و حسابی که نداریم هیچ، یه رفیق درست و حسابی هم نداریم که یه قالب خوشگل برامون طراحی کنه. هر چی اینجا نفس زدیم که بابا تورو خدا یکی رو معرفی کنین که یه قالب برا ما طراحی کنه، هیچکی به هیچ جاش حساب نکرد. اون اوایل یه نفر پیدا شد که میخواست برامون قالب بسازه، ولی گفت چون...
-
من آمده ام
سهشنبه 12 تیر 1386 19:49
خب، خب، خب. بالاخره من برگشتم. (به شیوه مصاحبه های فوتبالیست های ایرانی* بخونید) بعد از یه مدت دوری از میادین به علت مصدومیت، حالا به تمرینات تیمم (فضای وبلاگم) برگشتم. در حال حاضر به 80% آمادگی رسیدم و 30% بقیه (به سبک علی پروین) رو هم به زودی به دست میارم و با آمادگی کامل پا به میادین میذارم. نه که نبودم، بودم ....
-
بازم شغل جدید
شنبه 19 خرداد 1386 22:20
زیاد شغل عوض میکنم. البته شغل که نه، بهتره بگم محل کارم رو زیاد عوض میکنم. اصولآ نمیتونم به مدت طولانی یه جا دوام بیارم. حس میکنم دارم فسیل میشم و از جریان زندگی عقب می افتم. امروز هم یکی از همون روزها بود. اولین روز کاری توی یه نهاد دولتی، سازمان مسکن و شهر سازی و در واقع اولین کار دولتی. خب، تا اینجای کار که نه از...
-
دنیای کثیف
جمعه 11 خرداد 1386 04:53
زندگی یه قماره، قماری که دو سرش باخته. قمار باز نیستم، قدرت قمار کردن هم ندارم، قدرت ریسک کردن ندارم. اصلآ ریسک برای چی؟ زندگی ارزشش رو نداره. زندگی یه سکه دو رو بیش نیست، که هر طرفی بیاد آخرش باخته. به هیچکس نمیشه اعتماد کرد. دوست، رفیق، خونواده، همکار و ... !! همه فقط به فکر خودشون هستن. تا وقتی نیاز دارن سراغت رو...
-
عمو فیلترچی
دوشنبه 31 اردیبهشت 1386 20:49
تقدیم به عمو فیلترچی عزیز، به خاطر "روح" بزرگی که این مرد دارد. پ.ن.1: هر گونه ارتباط بین تصویر و کلمه "روح" فقط زاییده ذهن منحرف شماست و من به شدت تکذیب میکنم !! پ.ن.2: اصطلاح عمو فیلترچی رو از وبلاگ ایشون وام گرفتم. براش کامنت گذاشتم و ازش اجازه گرفتم، ولی جواب نداد.
-
کار اداری
سهشنبه 25 اردیبهشت 1386 19:10
امروز برا یه کار اداری باید میرفتم یکی از این ادارات دولتی. قبلآ زنگ زده بودم ولی کسی جواب درست و حسابی بهم نداد، مجبور شدم خودم برم. از بخت بد یا از برنامه ریزی بد دقیقآ موقع اذان ظهر رسیدم اونجا. دیدم کارمندا دارن یکی یکی میرن برای نماز (که فکر کنم اجباری باشه). از نگهبان پرسیدم نماز چقدر طول میکشه، گفت اگه سخنرانی...
-
ما هم بعله !!
شنبه 15 اردیبهشت 1386 17:21
سه چهار روز با عیال رفتیم مسافرت و برگشتیم دیدیم وبلاگمون رو فیلتر کردن!! همینه دیگه، آدم که بالاسر کارش (وبلاگش) نباشه نتیجه ای بهتر از این نداره. انتظارش رو نداشتم (حداقل الان نداشتم، فکر میکردم بعد از اون پست " حضور پرزیدنت " اینجا فیلتر بشه که نشد) ولی زیاد هم تعجب نکردم. مخصوصآ بعد از فیلتر شدن ناز خاتون ، هدیه...
-
روز معمار
پنجشنبه 6 اردیبهشت 1386 22:02
روز 3 اردیبهشت روز معمار بود. به مناسبت سالروز تولد شیخ بهایی. همونی که حمام شیخ بهایی رو فقط با یه شمع و به وسیله گازهای فاضلاب شهری گرم نگه میداشت، همون حمامی که باستان شناسهای خارجی خرابش کردن تا بتونن به رازش پی ببرن و دیگه هم درست نشد. خلاصه که ما رو دست کم نگیرید، ما هم برا خودمون روز داریم. این روز جهانی نیست...
-
گیر افتادم!!
دوشنبه 20 فروردین 1386 20:05
آقا تو رو خدا با آشنا معامله نکنید. مطلب یک فروردین رو که خوندین، نه؟ تا باشه از این جور چیزا باشه. نسبت به بلایی که الان سرم اومده اونا واقعآ هیچه. جریان از این قراره که ما یه آپارتمان داریم توی خانه اصفهان، یه مدت خالی بود، قصد اجاره دادنش رو هم نداشتیم، دنبال این بودم که یه جای بزرگتر پیدا کنم و اینو بفروشم. چند...
-
یادداشتهای روزانه یک مامور قبض روح
سهشنبه 14 فروردین 1386 21:21
شنبه: امروز رو مثلا گذاشته بودم واسه استراحت و رسیدگی به کارهای شخصی ام ولی مگه این بن لادن میذاره ؟! یکشنبه: امروز واقعا اعصابم خورد بود چون به هیچکدام از کارهای اداریم نرسیدم. 8753 تصادفی، 6893 اعدامی،9872 تزریقی، 44596 ایدزی و یک نفر بالای 145 سال سن رو واسه خاطر یک آدم عوضی وقت نشناس از دست دادم...! برای خودکشی...
-
آخرین و اولین
چهارشنبه 1 فروردین 1386 04:53
تموم شد . سال 85 هم با همه خوبی ها و بدی هاش ، پستیها و بلندی هاش تموم شد . الان که دارم اینا رو تایپ میکنم چند دقیقه بیشتر به تحویل سال نمونده و من تازه از آرایشگاه اومدم . بله ، درست خوندین . ساعت 3:30 نصفه شبه و من تازه از آرایشگاه برگشتم . مردم رفیق دارن ، ما هم رفیق داریم . این کسی که پیش موهام رو کوتاه میکنم رو...
-
نوروز ، جشن ملی ایرانیان
شنبه 26 اسفند 1385 22:09
نوروز ایرانیان ، که همراه با آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود پیام آور نوشدگی سال ، آمدن بهار ، باز زایی طیبعت ، زمان خروج انسان از عالم خمودگی و پیوستن به طبیعت و شروع حیات اجتماعی دوباره است . در افسانه ها چنین آمده : " ... پس جمشید علما را گرد کرد و از ایشان پرسید : چیست که این پادشاهی را باقی و پاینده دارد ؟ گفتند :...
-
تولدمه
سهشنبه 8 اسفند 1385 18:41
امروز (8 اسفند) روز تولد منه . نمیدونم چرا از روز تولدم خوشم نمیاد ، اصلآ خوشم نمیاد . همش دوس دارم این روز رو تنها باشم ، کادو گرفتن رو البته دوس دارم ولی جشن تولد گرفتن رو نه . 2 ساله که توی روز تولدم کاملآ تنها هستم و البته تولد 3 سال پیشم رو هرگز فراموش نمیکنم که اولین تولدی بود که خانومی برام گرفت ، اونم به صورت...
-
بدون شرح
شنبه 5 اسفند 1385 19:10
آنچه در زیر میخوانید تعدادی از سوالات مطروحه در آزمون سیره نبوی ، آموزش ضمن خدمت فرهنگیان میباشد که بدون هیچ توضیحی و با عذرخواهی از ساحت مقدس پیامبر (ص) «برای آشنایی با دیدگاههای فرهنگی عزیزان مسئول» بدین شرح آورده شده است: 1) رسول خدا (ص) از گوشت گوسفند کدام قسمت را دوست داشت ؟ الف) ماهیچه ـ سردست ب) ران ـ سردست...