.:: پرسه ::.

روزمرگی های مد ( MED )

.:: پرسه ::.

روزمرگی های مد ( MED )

ننه سرما اومده

این روزها برف و سرما چهره کشور رو به کلی تغییر داده. سرمای اینجا که به شدت وحشتناک شده. دمای هوا به 15 درجه زیر صفر رسیده که با وزش باد سرد گاهی به منفی 20 درجه هم میرسه که به گفته اخبار محلی توی 40 سال اخیر بی سابقه بوده. البته سال گذشته هم اینجا برف زیاد داشتیم ولی اغلب روی زمین نمی نشست و البته هوا هم به این سردی نبود.

برف قشنگه، هم وقتی می باره و هم وقتی روی زمین میشینه. برف روی زمین رو به این خاطر دوست دارم که همه رو "یکرنگ" میکنه. همه از دم سفید پوش. دیگه فرقی بین چمن و آسفالت وجود نداره. دیگه نمیشه گٍل و شل رو از سنگفرش تشخیص داد. تفاوتها از بین میره. امکان داره یه روزی روی روابط اجتماعی انسانها هم برف بباره و دیگه فرقی بین مایه دار و فقیر، رئیس و آبدارچی، دکتر و راننده تاکسی و ... نباشه؟ آرزوی محالیه، چون آسمون روابط اجتماعی ما همیشه آفتابیه و حتی بین سنگفرش توی آفتاب و سنگفرش توی سایه (هر چند از یه جنس باشن و کنار هم) فرق میذاره.

ولی قشنگی برف و لذت برف بازی هم از بین میره، وقتی میدونی توی مملکتت که دومین ذخایر گاز دنیا رو داره، عده ای توی این سرما از داشتن گاز محروم هستن. هر چی فکر میکنم حتی یه لحظه هم نمی تونم خودم رو جای اونها بذارم. نمیدونم چه جوری دارن سر میکنن؟ با بخاری برقی، که فقط اطراف خودشو گرم میکنه، یا با آتیش درست کردن و استفاده از گرمای ذغالش!! ولی هر چی هست، خیلی سخته. وقتی توی خونه سردم میشه، اصلآ دست و دلم به این که بخاری رو زیاد کنم نمیره. نه به خاطر صرفه جویی که این روزها توی تی.وی هر کی رو می بینی داره میگه کار خوبیه (از تیزرهای تبلیغاتی انیمیشن بگیر تا اون خبرنگار که میکروفون گرفته دستش و توی خیابون راه افتاده از مردم -و حتی از یه بچه 8-9 ساله- می پرسه نظرت راجع به صرفه جویی چیه. جواب همه که از قبل معلومه) به این خاطر که یاد اونایی می افتم که همین یه ذره گرما رو هم ندارن. وجدان درد دیگه.

جالبی قصیه اینجاست که 2 روز پیش توی اخبار سراسری از قول وزیر نفت میگفت که صادرات گاز به ترکیه از فردا از سر گرفته میشه. من از روابط اقتصادی و سیاسی سران کشور سر در نمیارم و نمیدونم اگه گاز به ترکیه و سوریه و ... ندن، چه بلایی سر "امنیت ملی" میاد، یا کدوم قرارداد فلان آقا زاده لغو میشه، یا کدوم شرکت ترکی انحصار محصولاتش رو از فلان نماینده مجلس میگیره، فقط اینو میدونم که "چراغی که به خونه رواست، به مسجد حرومه"

پ.ن.1: روز اولی که هوا خیلی سرد شد صبحش ماشین من یخ زد. شب برف نشسته بود روش و وقتی برف قطع شده بود، برفهای روی ماشین یخ زد و درها به هیچ وجه باز نمیشد. بعد که به زور آب گرم درها رو باز کردم، ماشین روشن نمیشد چون آب داخل موتورش یخ زده بود. ضد یخ داشت ولی مال دو سال پیش بود و چون توی موتور ماشین آب ریخته بودم، میزان ضد یخ کم شده بود و آبش یخ زده بود. اونم به زور حرارت دادن با فٍرمٍز و آب جوش، یخش باز شد و خدا رو شکر به موتور و پیستون ها آسیب نزده بود.

پ.ن.2: برای کامنت گذاری به اسم "تنها" : اولآ ممنون بابت همه لطفی که داری و اینکه مدام اینجا رو میخونی و پی گیر هستی. دومآ جواب سوالت رو توی همون بخش نظرات، زیر نظر خودت دادم. چون شخصی بود اینجا ننوشتم. بازم ممنون.
نظرات 6 + ارسال نظر
تنها دوشنبه 24 دی 1386 ساعت 02:03 ب.ظ

سلام نمی دونید که چقدر خوشحال شدم اول به خاطر اینکه حال پسر خالتون خوب شده و دوم اینکه جوابم را دادید واقعا ممنون ون وب لاگ ندارم مگرنه خیلی دوست داشتم جز لینکای دوستای شما باشم
شما واقعا مهربونید ولی با عذاب دادن خودتون نمی تونید به این مردم بیچاره کمک کنید
بازم از لطف شما ممنون که جواب سوالم را دادید آرزوی سلامتی برای شما و خانوادتون دارم خوش باشید

بیدقرمز دوشنبه 24 دی 1386 ساعت 08:52 ب.ظ http://www.bideghermez.blogsky.com/

واقعا منم دلم نمی یاد بخاری رو زیاد کنم. بعدش تازه می گم این که سرما نیست که سرما شماله با اون همه برف که قراره من برم!(ناراحت) دعا کن امتحانام بخیر بگذره دیگه در شرف خل شدنم!

بیدقرمز دوشنبه 24 دی 1386 ساعت 08:56 ب.ظ http://www.bideghermez.blogsky.com/

در جواب به تنها:
دوست عزیز شما هم می تونی وبلاگ داشته باشی. یه نکته دیگه ام اینکه اون قسمتی که می خوای نظر بذاری فعلا که وبلاگ نداری تو قسمت وب/ وبلاگ چیزی ننویس اون مال خودته یعنی اگه وبلاگ داری باید اسم وبلاگ خودتو بنویسی.
من به عنوان یه بلاگر خوشحال می شم شما هم به جمع ما بپیوندی.

شهره دوشنبه 24 دی 1386 ساعت 11:32 ب.ظ http://www.azkhodbakhisch.blogspot.com/

سلام مد عزیز . من که واقعا از این طرف دنیا نگرانم چون مادرم در بندرانزلی زندگی میکنه و اونجا یک متر و هفتاد برف اومده و همه چیز رو مختل کرده . امروز به خودم میگفتم که کاش اینجا اینقدر برف اومده بود و سرد میشد . تو آلمان با این برف هیچ مشکلی ندارن . تو این بیست و اندی سالی که اینجام هیچوقت بخاطر بارش برف هیچ اتفاق بدی نیافتاده و زندگی بصورت کاملا عادی ادامه داشته . ولی نمیدونم این آب و هوای دنیا چرا اینجوری ریخته به هم که ایران اینجوری سرد شده و اینجا اصلا برای این موقع سال سرد نیست و آلمانیها حسرت برف رو دارن . امیدوارم که برف بزودی قطع بشه و این مشکلات هم بزودی تموم بشن . دولت که عین خیالش نیست . سران دولتی تو خونه های گرمشون نشستن و براشون اصلا فرقی نمیکنه چه اتفاقی میافته . سبز باشی .

تنها سه‌شنبه 2 بهمن 1386 ساعت 12:09 ب.ظ

سلام ببخشیدا ولی یکی از دوستانه شما به نام بید قرمز گفته که منم می تونم وب لاگ داشته باشم می شه راهنماییم کنید که چه جوری می تونم این کار را بکنم در ضمن من تو قسمت ایمیل و وب لاگ چیزی ننوشته بودم که این دوست عزیز گفته بودند چیزی ننویسم به هر حال از کمکهای شما ممنون مخصوصا آقای مد شرمنده این مطالب را این جا نوشتم بازم ممنون

سلام دوست عزیز. لطفآ به آدرس زیر برا من ایمیل بزن تا بتونم راهنماییت کنم. میدونی که توی فضای وبلاگ نمیشه این کارو کرد. لطفآ وقتی ایمیل زدی بهم خبر بده و توی عنوان ایمیل هم اسمت رو بنویس چون من ایمیل های ناشناس رو باز نمیکنم و چون ایمیل آدرس شما رو ندارم طبعآ برای من ناشناسه. مرسی
med_parseh@yahoo.com

سولانژ یکشنبه 7 بهمن 1386 ساعت 03:08 ب.ظ http://monsolange.blogspot.com

اون قسمت آرزوی محال رو خیلی قشنگ نوشته بودی و اون آرزوی من هم هست .. حیف که محاله.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد