.:: پرسه ::.

روزمرگی های مد ( MED )

.:: پرسه ::.

روزمرگی های مد ( MED )

از رنجی که می برم !

من با چند تا چیز مشکل اساسی دارم . یعنی یه سری مواردی هست که من اصلآ نمیتونم درکش بکنم و این موضوع داره رنجم میده . واقعآ نمیدونم مشکل از کجاست !! از منه ؟ از کساییه که این جوری فکر میکنن ؟ مشکل فرهنگیه ؟ نمیدونم جریان چیه !!

اول اینکه من اصلآ نمیفهمم چرا یه عده با اعدام صدام مخالفت میکردن ! البته خود مخالف ها هم دو دسته بودن . یه عده میگفتن کلآ با مجازات اعدام برای هر فردی مخالفن و یه عده میگفتن صدام نباید اعدام میشد چون این مجازات براش کم بود . حرف دسته دوم رو یه جورایی میفهمم چون خود من هم جزو افرادی هستم که توی این جنگ خیلی چیزاهاشون رو از دست دادن . ولی حرف دسته اول به هیچ عنوان توی کتم نمیره . آخه وجود یه همچین آدمی برای بشریت چه سودی داره ؟ خب شاید خیلی ها باشن که وجودشون سودی نداره ولی همه رو که نمیشه اعدام کرد ! ولی حرف من اینه که این آدم وجود مایه شره ، چرا نباید از بین بره که رفتنش برای مردم دنیا خیلی مفیدتره . چرا نباید مجازات اعدام وجود داشته باشه ؟ اگه یه نفر اسلحه دستش بگیره و بره تو مدرسه یه عده بچه بی گناه رو ببنده به رگبار و بعدش مثلآ به 10 سال حبس محکوم بشه ، چه تضمینی هست که همچین آدمی وقتی از زندان بیرون اومد بازم این کارو تکرار نکنه ؟ حداقلش اینکه به حبس ابد بدون عفو محکوم بشه که بقیه عمرش رو تو زندان بگذرونه .

چیزه دیگه ای که باز نمیفهمم اینه که چرا مردم به تساوی زن و مرد معتقد هستن . به نظر من اصلآ همچین تساوی برقرار نیست . آقایون یه سری توانایی هایی دارن که خانوما ندارن و بلعکس ، خانومها یه سری کارها رو اونقد خوب انجام میدن که آقایون عمرآ از پسش بر نمیان . حالا چه اصراریه هی بگیم زن و مرد برابرن ؟ بحث من مخالفت یا موافقت با فمینست نیست که اصلآ هیچ وقت نفهمیدم این افراد در نهایت حرفشون چیه ! من میگم به جای اینکه هی بخوایم اصرار کنیم که مرد و زن برابرن ، باید حقوق زن و مرد رو یکسان بدونیم . مثلآ این چه قانونیه که میگه زن نصف مرده ؟ اگه یه مرد یه زنو بکشه باید نصف دیه رو خانواده مقتول پرداخت کنن تا مرد اعدام بشه . این یعنی هر مرد برابر دو تا زنه . حالا این قانون ، قانون اسلامه که باشه ، مگه خیلی از قانونهای اسلام الان به روز نشده ؟ خب این یکی هم باید بشه . ولی این باز به این معنی نیست که مرد و زن برابرن ، هر کدوم توی یه سری موارد برتریهایی دارن . این به این معنیه که مرد و زن باید از حقوق یکسان برخوردار باشن و اگه واقع بین باشیم یه سری از مشاغل و پستها برای خانوما مناسب نیست همون طور که یه سری از کارها رو اگه مردا انجام بدن اصلآ اون کارایی لازم رو ندارن . حالا نمیدونم این چه اصراریه که خانوما میخوان همه کارای مردونه رو انجام بدن تا ثابت کنن از مردا برترن یا اینکه با مردا برابرن . فقط خواهشآ این سوء تفاهم پیش نیاد که من میگم زنها باید تو خونه بشینن و غذا درست کنن ، لباس بشورن و بچه بزرگ کنن !! من اصلآ همچین منظوری ندارم فقط میگم هر کسی باید کاری رو انجام بده که مناسب تواناییهاش باشه .

یه مورد دیگه ای که باز نمیفهمم مخالفت کردن یه عده با هر چیزیه که توی یه مقطع خاص زمانی باب میشه . مثل همین بازی یلدا که خیلی از وبلاگ نویسها چند روزی رو باهاش سرگرم بودن . کاری به مفید بودن یا نبودن این کار ندارم ، دلیل مخالفتها رو نمیفهمم . یه عده بودن که توی وبلاگشون این کار رو یه کار چیپ و مسخره میدونستن و بازی کردن آدما رو از سر بیکاری و کم فهمی ( بخونید بی شعوری )  تصور میکردن و جالبی قضیه اینجا بود که بعضی هاشون تمام این حرفا رو میزدن و بعد مثلآ میگفتن چون فلانی ما رو دعوت کرده و نمیشه روشو زمین انداخت ما هم در کمال بی میلی بازی میکنیم !!! این افراد اصولآ هر چیزی رو که همه گیر بشه عامی و سطحی و چیپ میدونن و با این تفکر که خودشون یه سر و گردن از بقیه بالاتر هستن وارد این جریان نمیشن . این عده رو هم هیچ وقت نتونستم بفهمم .

خواهشآ از این پست بدون کامنت نگذرین . میخوام نظرای موافق یا مخالفتون رو بدونم . میخوام بدونم دلیل مخالفت مخالفها و موافقت موافقها با حرفای من چیه ؟ میخوام بدونم آیا واقعآ من اشتباه فکر میکنم ؟ اگه فکر من اشتباه باشه برای تغییر طرز تفکرم نیاز به دلیل موجه و منطقی دارم چون تغییر عقیده کاری نیست که به این سادگیا انجام بگیره ، پس لطفآ نظراتتون رو برام بگین باشد که ما هم از این جهل مرکب خویش خارج شویم .

پ.ن : عنوان وام گرفته از کتاب  ّاز رنجی که می بریم ّ نوشته جلال آل احمد میباشد .

نظرات 24 + ارسال نظر
سوسکی شنبه 16 دی 1385 ساعت 12:04 ق.ظ http://sooski.persianblog.com

۱- من با مجازات اعدام مخالفم چون به نظرم اعدام هم قتله! منتها با مجوز! صدام باید حبس ابد بدون عفو می‌شد. بر عهدهء انسانها نیست که مسول پایان زندگی کسی باشند، بر حسب مصلحت جامعه می‌توان مسول پایان آزادی کسی که مجرم در حد خطرناک برای جامعه است بود. برای تمام بدبختی‌هایی که شما و من در جنگ کشیدیم مسبب اصلی بالا دست‌های صدام و کسانی بودند که آتش بیار معرکه بودند... هر چند که این چیزی از تقصیرات صدام و جنایتکار جنگی بودن او نمی‌کاهد.
۲- زن و مرد برابر نیستند از نظر ویژ‌گیهای فیزیکی و روحی و احساسی. ولی هر دو انسانند و باید از حقوق انسانی برابر برخوردار باشند. همونطور که خودت نوشتی.
۳- دلیل شخصی من از انصراف از بازی یلدا این بود که یکی دوبار سر نوشته‌های شخصی‌ترم به طرز ناعادلانه‌ای کل هویتم توسط یکی از خوانندگانی که برام خیلی عزیز بود به قضاوت کشیده شد در حدی که اون آدم دیگه به وبلاگ من سر نمی‌زنه... نمی‌خواستم این تجربه دوباره برام تکرار بشه... ربطی به اینکه این بازی باب شده بود یا نه نداشت...

شهره شنبه 16 دی 1385 ساعت 12:39 ق.ظ http://www.azkhod-bakhish.blogspot.com/

سلام .
۱. درمورد اعدام صدام باید گفت که شاید گروه اول فقط از دیدن صحنه اعدام یک انسان ناراحت میشن . البته تو هم درست میگی وجود انسانهایی مثل صدام بدرد هیچکس نمیخوره . در آخر موافقت یا مخالفت من و شما و دیگران اصلا یحال بزرگان دنیا فرقی نمیکنه اونا کار خودشون رو میکنن.
۲. در مورد فمینیستها هم باید بگم ...اینقدر درمورد برابری زن و مرد صحبت کردن که یادشون رفته بحث سر برابری حقوق میان زن و مرده . من هم مثل خودت معتقدم که زن و مرد با هم تفاوتهایی دارند که هیچکدومشون هم داوطلبانه حاضر نیستند مثل دیگری باشند . اگر زن و مرد مثل هم بودند دنیایی داشتیم بسیار خسته کننده و یکنواخت ...بنابراین نهایتا باید گفت که بگذاریم مردها مرد باشند و زنها زن ...نه به این معنی که مردها زور بگن و زنها در آشپزخانه زندگی کنند بلکه هر جنسی خودش باشه اونطور که طبیعتش ایجاب میکنه . زن و مرد بدون هم دیگه دیگه زن و مرد نیستند .
۳.در مورد اینکه عده ایی خودشون رو دست بالا میگیرند هم باید بگم که این عادت ما ایرانیهاست ...همیشه دوست داریم خودمون رو بیشتر از اونچه که هستیم جلوه بدیم با اینکه گفتن ضعف و ناتوانی اصلا باعث پایین اومدن شخصیت یک انسان نمیشه ...ولی دنیا پر است از انسانهای فرهیخته و فهمیده که جاه و مقام رو دلیل بهتر بودن قرار نمیدن ...و در نقطه مقابلش هم پر است از انسانهای عجیب و غریب و سرگردان ...شاید هم پریشان که همیشه باید حرف آخر رو بزنند . البته ما ایرانیها اهل بازی هم خیلی هستیم و فکر میکنم که شاید چون بازی دعوت نشدند اینجوری حرص و جوش خوردند . من فکر میکنم که وجود اینجور بازیها در بلاگستان باعث میشه که همه به اعترافات دیگری واقف بشن و کمی با شخصیت واقعی نویسنده بلاگ آشنایی پیدا کنند .
در هر صورت مطلب بسیار جالب و قابل استفاده ایی بود . با بهترین آرزوها برای تو دوست نازنین . سبزباشی.

شیوا شنبه 16 دی 1385 ساعت 09:25 ق.ظ http://www.zanseresht.persianblog.com/

اعدام صدام شستن خون با خون بود چیزی که اگه ادامه پیدا کنه هرگز جنایت پایان پیدا نمی کنه و اعدام اون یعنی آزاد شدن یک جنایتکار از پوستی جدید
از اعدام صدام غمگین شدم. چون معتقدم بشر اگر به همین راه دیوانه وار شستن خون با خون ادامه بدهد هیچ صلحی روی زمین حاکم نمی شود. غمگین شدم چون اعدامش نشان داد فلسفه ی جهان با فلسفه او یکی است.

شیوا شنبه 16 دی 1385 ساعت 09:34 ق.ظ http://www.zanseresht.persianblog.com/

مسئله یکی بودن مرد و زن نیست یا توانمندی زن یا مرد موضوع همون حقوقیه که باید داشته باشه مثل قانون ارث از پدر بردن یا خیلی چیزای دیگه مثل قیمومیت پدرشوهر بعد از مرگ همسر مثل حضانت فرزند یا خیلی چیزای دیگه مثل گرفتن حق ادامه ی کارکردن بعد از ازدواج از زن که یک جور خلع صلاح کردن زنه یا حتی حق انتخاب همسر برای دختر برای پدرش ما تو کشوری زندگی می کنیم که زنان ما حاظرن برای اینکه بگن ما هستیم مارو هم ببینید و محترم بشمارید حاظرن دست به اقدامهایی مثل خودسوزی بزنن زنان ایلام هنوز از خاطرمون نرفتن حداقل روزی دونفر یادتون هست؟موضوع توانائی جسمی نیست موضوع توهین به شعور انسانیه موضوع نادیده گرفتن سهم زن از این قوانینه موضوع عوض کردن شرافت در برابر نانه دوست عزیز این شوخی نیست واقعیته کافیه یک کم تیز بین باشید و قانون گزار این قوانین .............است

آونگ خاطره های ما شنبه 16 دی 1385 ساعت 01:36 ب.ظ

سلام
دیشب با تصمیم به اینکه کامنت برات بنویسم به وبلاگت آمدم که دیدم خودت هم این را درخواست کردی
بحث هایی که پیش کشیدی خیلی گسترده ست بنابر این بجای پاسخ هم در لینکدونی وبلاگم لینکت رو دادم هم در بلاگ نیوز. امیدوارم اینجا به یک نتیجه برسیم. شاد باشی عزیز

بید قرمز شنبه 16 دی 1385 ساعت 02:39 ب.ظ http://bideghermez.blogsky.com/

درباره اعدام صدام باید بگم که من معتقدم اعدام زود بود براش. باید اون جواب همه جنایتهایی که کرده بودو می داد. هر چند که الانم شک دارم به اعدام شخص صدام. از کجا معلوم این آمریکایی ها کلک نزده باشن!
در باره حقوق زن و مرد باید بگم متاسفانه یه فرهنگ اشتباه که از گذشته بوده و هنوزم هست اینه که زن رو ناقص العقل می دونن! من یکی که واقعا نمی تونم توهین به این بزرگی رو تحمل کنم و تا حالا کلی هم سر این موضوع بحث راه انداختم و با اونایی که این عقیده اشتباه رو دارن جنگیدم(از نوع زبانی)
شاید من و خیلی های دیگه برای اینکه بخوایم این طرز تفکر غلط رو پاک کنیم و اینکه نذاریم کسی بشینه جلومون و در کمال پررویی بهمون توهین کنه می خوایم هر کاری بکنیم که یه عده رو بشونیم سر جاشون.
این پستت برای من خیلی به موقع بود چون این روزها خیلی دل پری( به ضم پ) دارم!

عمو اروند شنبه 16 دی 1385 ساعت 04:18 ب.ظ http://amooarvand.blogspot.com/

شیوه‌ی درست بحث کردن مخلوط نکردن مباحث متفاوت با هم هست. تو مباحث مختلفی را با هم مطرح کرده‌ئی که هر کدامش برای پاسخ نیازمند ساعت‌ها گفتن و شنودن و نوشتن و خواندن است. اما آن‌چه در نوشته‌ی به نظر من جالب است و دیدنی شکی است که نسبت به باورهای موجود داری. شک ابتدای تحقیق است. تا شک نکنی، دنبال حقیقت نخواهی رفت.
در مورد مخالفت با اعدام من به این شعر حوالتت می‌دهم که گویا سروده‌ی مولوی باشد، مطمئن نیستم.
دید عیسا به رهی کشته فتاده/ حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت/ گفتا که که را کشتی؟ تا کشته شدی زار/ تا باز کجا کشته شود هر که ترا کشت. مخالفت با اعدام برای گذاشتن نقطه‌ی پایانی به این عمل دوران بربریت است.

مدرس غروی شنبه 16 دی 1385 ساعت 04:23 ب.ظ

در مورد مدعیان مخالفت با اعدام جنایت کاری مثل صدام .معتقدم آنها بیشتر تظاهر به انسان دوستی می کنند وگر نه اگر خانواده وفرزندان وبستگان بیگناه خودشان پس از شکنجه به دست جنایتکاری مثل صدام کشته ومثله شوند بعید است مخالف اعدام باشند اما درمورد تساوی زن ومد با نظر شما موافقم بااین توضیح که :از آنجا که در قوانین اسلام مدها مسئول وملزم به تامین هزینه های خانواده میباشند وقتی فوت میکنند ویا کشته می شوند میزان دیه ویا ارث آنها باید بیشتر باشد تا ادامه زندگی بازماندگان منطقی تر فراهم باشد در حالی که درمورد پرداخت بدهی یا دریافت طلب یا حقوق شرعی و حقوق اجتماعی تفاوت محسوسی وجود ندارد البته ضرورت بازنگری واصلاحات در موارد سنتی بسیار ضروری است

پرسه شنبه 16 دی 1385 ساعت 05:25 ب.ظ http://www.parsetoopastoo.blogfa.com

با همش مواقفم! ... خیلی عجیبه نه؟؟؟
همه حرفات منطقی بود ...

پیام شنبه 16 دی 1385 ساعت 06:11 ب.ظ http://payamra.com

بالاخره هر کسی یک نظری داره برای خودش . گاهی موافق گاهی مخالف ...

مهدی شنبه 16 دی 1385 ساعت 07:42 ب.ظ

بدون کم و کاستی با کل متن بالا موافقم

ندا شنبه 16 دی 1385 ساعت 08:35 ب.ظ http://abovethewall2.blogspot.com/

حالا مگه همه زن ها با هم و همه مردها با هم برابرن؟ اصلا خود این برابر اینجا دقیقا یعنی چی؟

اگه مثلاً بخوایم هوش رو در نظر بگیریم،‌ خود من چندین مرد می شناسم که از من خنگ ترن و زنهایی که از من باهوش ترن. حالا فرض کن من نقطه صفر محور اگه باشم. یه عده زن و مرد این طرف من ان یه عده زن و مرد اون طرف.

این بحث برابری دو جنس خیلی به نظر من نخ نماست و حربه برای عقب نگه داشتن مردمه. مثلا هی تبلیغ می کنن مردها از زنها باهوش ترن -همین چند وقت پیش دوباره تست هوش بین دو جنس رو الم (علم؟) کرده بودن. به نظر من برای اینه که چیزهایی مثل کمتر بودن حقوق زنها یا ندادن پست های کلیدی رو بهشون توجیه کنن.

ندا شنبه 16 دی 1385 ساعت 08:37 ب.ظ http://abovethewall2.blogspot.com/

در ضمن نطر من در مورد اعدام صدام دقیقا کلمه به کلمه شماره یک سوسکی هست. دستت درد نکنه کار منو راحت کردی سوسکی جونم.

ندا شنبه 16 دی 1385 ساعت 08:45 ب.ظ http://abovethewall2.blogspot.com/

من در مورد سومی هم نظرمو می گم شما اگر دوست داشتین هر سه تا نظر منو ادغام کنین تو یه کامنت. من طاقت نیاوردم تا آخرش بخونم بعد نظرمو بگم!

به نظر من این نشون دهنده اعتماد به نفس کمه. آدمی که زیاد خودشو قبول نداشته باشه ناخودآگاه نسبت به حرکتی که -به نظر خودش - ممکنه توش راه داده نشه ابراز انزجار می کنه. مثلا من می دونم تو یه گروه راهم نمی دن دست پیش می گیرم و اه و پیف می کنم که ضایع نشم.

گفتم ابراز انزجارها! نه شرکت نکردن. سوسکی جان من فکر کردم چون تو قبلا تو اون پست افتخارات همه چیز رو گفته بودی دیگه شرکت نکردی.

گیسو شنبه 16 دی 1385 ساعت 08:56 ب.ظ http://www.gissoo.blogfa.com

من هم با اعدام صدام مخالف بودم ولی من در گروه دوم بودم که فکر می کردند اعدام برای او کمترین مجازات است. در این چند روز هم که خبرهای مربوط به اعدام صدام بود جاری من که آلمانیه و برای تعطیلات پیش ما بود اعلام کرد چون از شنیدن این خبر بسیار دلشکسته شده بهتره درباره این موضوع تو خونه حرفی نزنیم و اخبار هم جلوی اون نبینیم. خیلی دلم می خواست اون لحظه بهش بگم خواهش می کنم ژست های انسان دوستانه ات را بگذار برای وقتی دیگر. تو که جای بچگی من نبودی که ببینی چطور خواب ها و رویاهای کودکی من و هزاران بچه دیگر چطور قربانی یک دیوانه زنجیری و یک خونخوار به تمام معنا به نام صدام شد. تو که جای آن زنان و دختران خرمشهری که بهشان تجاوز شد و اموالشان به غارت رفت نبودی.. یا جای آن مادر که پسر ۲۰ ساله رعنایش به جبهه رفت و بعد از ۳ ماه به جای آن سرو بلند قامتش چند تکه استخوان تحویلش دادند.
من با اعدامش مخالف بودم چرا که او باید می ماند و در یک دادگاه بین المللی به تمام جنایت هایش علیه بشریت پاسخ می داد ولی خوب آمریکا چنین چیزی را نمی خواست چراکه جنایت کار اصلی و بزرگ خود آنانند که در شکلی مدرن و شیک دست به آدمکشی می زنند و دیوانگانی مانند صدام تنها یک وسیله اند. صدام در دادگاهی نمایشی به اتهام قتل ۱۴۰ شیعه محکوم به اعدام شد و نه به خاطر جنایت علیه کردها و ایرانی ها. کشتار شیعه ها تنها چیزی بود که به نفع آمریکا و متحدانش بود برای آنکه ردپایی ازشون به چشم نخوره.
در مورد زن و مرد هم من باهات موافقم. زن و مرد توانایی هاشون با هم تفاوت داره و نباید منکرش شد. ولی خوب در کشورهایی مثل ایران به زنان ظلم میشه و باید فکری به حال این موضع بشه و قوانین تبعیض آمیز تغییر کنه.

سولانژ شنبه 16 دی 1385 ساعت 09:40 ب.ظ http://monsolange.blogspot.com

من موافق مجازات اعدامم به همون دلایلی که تو گفتی. و به نظر من زن و مرد با هم باید حقوق برابر داشته باشن ولی با هم فرق دارن. در مورد کسانی که توی بازی یلدا شرکت نکرد هم نمی دونم ولی گاهی آدم چیزی رو می نویسه ولی همه منظورش رو شاید نتونسته برسونه. شاید اونها هم منظورشون این بوده .. نمی دونم ولی این یک بازی با حال بود و خیلی خوش گذشت جای کسانی که شرکت نکردند هم خالی :)

رهایی شنبه 16 دی 1385 ساعت 11:38 ب.ظ http://www.rahayee.blogfa.com/

شما خودتون فمینیستین و خبر ندارین دوست عزیز! تعبیری که از تساوی خقوق زن و مرد دارین چیزی جز همون فمینیست نیست! فکر می کنین فمینیست ها چی میگن؟ ما همن طور که زنانگی خودمون رو باور داریم و تحسین می کنیم._البته نه اون زنانگی کلیشه ای از دید عام_ معتقدیم هیچ دلیلی دال بر برتری جنس ها وجود نداره!

آشیل شنبه 16 دی 1385 ساعت 11:40 ب.ظ http://achilles.blogfa.com

با حکم اعدام مخالف هستم و این را در خود نهادینه کرده ام . اما مخالفت من نظری شخصی ست و تا این تفکر در جامعه نهادینه نشود کاری از پیش نتوان برد و بر این باورم برهان مخالفان اعدام چون من نوعی آنچنان کارا نبوده است . پرسه من همیشه مثالی را در این باب زده ام : ترکیه به جهت عضویت در اتحادیه اروپا حکم اعدام را لغو کرد اما اندیشه اعدام در کشور ترکیه به عنوان کشوری که صرفا در پی نشخوار فرهنگی ست پا برجاست .
ممنون از وقتی که گذاشتید .
شادمان باشی

پرهام یکشنبه 17 دی 1385 ساعت 07:58 ب.ظ http://parhamname.blogfa.com

کارتون گالیور رو یادته ؟ یه آدم کوتوله بود که با همه چیز مخالف بود و مرتب هم می گفت : (( من مخالفم )). حالا این آدمایی که تو میگی مثل همون آدم کوتوله هستن. به نظر من نباید بهشون اعتنا کرد. خیلی راحت و آسون از کنارشون رد شو.

مسعود یکشنبه 17 دی 1385 ساعت 08:30 ب.ظ http://fekrnevesht.blogfa.com

در مورد اعدام صدام باید بگم تا حالا یه سخت پوستو دیدی که پوست بندازه میدونی چرا این کارو می کنه؟چون می خواد بیشتر بقا کنه با یه پوست جدید.
در مورد زنو مرد مهم تساوی حقوق اوناست نه تساوی اونا اصولا هیچ دو انسانی با هم برابر نیستن.اما حقوقها باید برابر باشن بهتره به جای زن و مرد به انسانیت توجه کرد و به انسان

سوسکی سه‌شنبه 19 دی 1385 ساعت 02:09 ق.ظ

مد جونم، من اصلا و ابدا نوشته‌ات رو شخصی نگرفتم و دلیلی نمی‌بینم که بخوام ازت دلخور شده باشم... خیالت راحت راحت باشه، دوست من.

مهسا سه‌شنبه 19 دی 1385 ساعت 09:05 ق.ظ http://haghighifamily.blogspot.com

سلام . من با تمام حرفهات موافقم ( آخر تنبلی در نوشتن !!!) اما اومدم چند تا چیز دیگه بگم . اون کتابی که ما میخونیم رو از ایران برامون فرستادن چون اینجا خیلی گرونه و در ایران اونو کپی میکنن و بدون کپی رایت میفروشن . کتابش
American graphics standards
هست که اگه خواستی بیای این طرفها یادت نره .بعدش هم دم همون فامیل پیتزا فروشی دارتون رو ببین که وقتی بیای اون بیشتر به دردت میخوره تا ما !! جدی میگم میتونی تا وقتی یک کم راه و چاه دستت بیاد زندگیت رو از اون طریق بگذرونی خیلی عالیه که همچین آشنائی داری . لطفا برام بنویس که در چه مرحله ای از کار مهاجرتتون هستی .

سینا هدا جمعه 22 دی 1385 ساعت 07:11 ق.ظ http://sinahoda.blogspot.com

سلام دوست عزیز!
از اینکه مبنای اندیشه‌تان را بر منطق گذاشته‌اید خیلی خوشحالم. بنظر من ریشه‌ی هر سه مورد‌ی که مطرح کرده‌اید بر میگردد به همان منطق و فلسفه‌‌ای که با آن منطق از آن دفاع می‌کنید.
انسانها بر اساس باورهایشان رفتار می‌کنند یکی تسلیم میشود و یکی نمی‌شود. یکی تسلیم یک دکتر میشود چرا چون به علم او اعتماد دارد و قلب خود را می‌سپرد به تیغ او چرا که میداند قانون و بیمارستان بر او نظارت دارد و به دانش او اعتماد میکند. همین موضع در مورد ادیان مطرح است وکه متاسفانه باعث اینهمه سوء تفاهم شده است.

ببینید ما تا مشخص نکنیم در چه جامعه‌ای باید به قراردادهای اجتماعی پایبند باشیم نمیتوانیم حرفی مشخص بزنیم.
یعنی قوانین یک مکتب در شرایط و سیستم خاصی قابل تعریف و معناست نه در تمام شرایط. اگر کسی از پایه مسلمان نباشد که نمیتوان بر او حکمی را روا داشت. اگر نادانسته و از سر جهل و موروثی هم مسلمان باشد و نداند چرا؟ باز هم او مسلمان نیست او بر خود نامی گذارده‌است و در مقابل حقیقت متعهد نیست بلکه در مقابل اجتماعی متعهد است که در برقراری قرارداد اجتماعی در آن شریک و سهیم بوده است. حالا اگر هر یک از این شرایط مهیا نباشد همه چیز بهم می‌ریزد.

ببینید: من در باره‌ی اعدام صدام در وبلاگم پستی دادم که پاسخ تمام سؤالات شما در پی نوشت آنست: در آنجا بین بشر و انسان و آدم فرق قائل شده‌ام و گفته‌ام حرفهای در جامعه‌ی بشری یک چیز باید باشد در جوامع انسانی یک چیز و به آدم هم که دسترسی نداریم پس در غیاب او یک شرایط بر سیستم‌اجتماعی حاکم است.
بنظر من این تعایف حتی در قرآن هم به صراحت تایید شده‌است.
بشر= حیوان ناطق ( بدون ایدئولوژی)
انسان= بشر دارای باور.
آدم= انسان کامل.
۱) من صراحتا با این اوصاف با قتل و اعدام صدام مخالفت کردم. نه بدلیل اینکه اعدام برای صدام کم است نه اصولا در مرگ را جزو تعریف بشر نمیدانم. انسان را بشر صاحب ایدئولوژی میدانم بنابراین باورهای انسانی برای جوامع خاص محترم است. من نمیتوانم برای جامعه‌ی عراق تکلیف مشخص کنم اما میتوانم نظر خود را اعلام کنم.
۲) در مورد برابری زن و مرد کاملا با شما موافقم. زن و مرد برابر نیستند اما به همان دلیل فوق باید از حقوق بشری برابر برخورداد باشند. حالا اگر این زن و مرد به درجه‌ی انسان دارای ایدئولوژی رسیدند خودشان میدانند. یک جامعه هم همینطور.
اما چون بزرگتری جامعه‌ی موجود جامعه‌ی جهانی است و تعداد بشر بیشتر است ما ناگزیریم به آراء بین‌المللی تن در دهیم و باز بان مشترک گفتگو کنیم. این به منزله نداشتن عقاید شخصی نیست.

۳) در مورد حجاب هم همینطور: در تمام دنیا به درصدی از آن معتقدند. با توجه به شرایط فرهنگی/ اما در هیچ کجا لخت مادرزاد نمیتوانند ظاهر شوند حتی در امریکا و فرانسه و جنگلهای استرالیا. این تناسب بر میگردد به میزان امنیت انسانی حاکم بر جامعه. چرا که غریزه بر عقل برتری دارد و امنیت را لوث میکند. بنابراین انسان مدنی باید امنیت را با تناسب فرهنگ خود برقرار کند.
باز هم جوامع جهانی و بومی حکم خود را دارند.
بنظر من انسانها نمیتوانند حق یک جامعه‌ی الوهی را بجا آورند چرا که قلب تمام آنها به یک واسطه ی زنده‌ی ( آن لاین)مرتبط با حق گواهی نداده‌است.

امیدوارم حق مطلب را رسانده باشم. برای اطلاعات دقیق تر در موارد فوق به پست وبلاگ میتوانید به آدرس زیر مراجعه کنید:
وبلاگ خطورات: http://sinahoda.blogspot.com/

و مقاله‌ی زیر:

یک شنبه 10 دی 1385
خونخواهی از صدام در عید قربان!

مخالفتی قاطعانه با اعدام؛ نامه‌ای سرگشاده به صدام.
به باور من در حیطه‌ی جامعه‌ی بشری، اعدام عملی ضد بشری، و قتل عمد است.*

مقدمه
بدویت، تکبر، و توحش از چهره‌اش می‌بارید.
شاید این از الزامات اقتدار یک سلطان باشد برای فرماندهی یک ملت در نظامی غیردموکراتیک.
او محصول دنیا، محصول غریزه و محاسبات بود و حیف بود که دست خالی برود. او یک بیمار بود با فلسفه‌ای خودبافته.
http://sinahoda.blogspot.com/2006/12/blog-post_116753572156172288.html

--------------------------------------
پی نوشت:
*چه در چارچوب قوانین اسلامی و چه در چارچوب روابط بشری و انسانی بنظر من اعدام موضوعیت ندارد. چرا که هر عنصر و هر عمل و هر واقعیتی تنها در دستگاه مختصات ویژه‌ی خود و در حیطه و سیستم موضوعی خودش مفهموم دارد و محترم است. و اعدام هم مشمول همین قاعده‌ است. از دید من فرق است بین بشر، انسان و آدم. بشر ماده‌ی خام است، انسان بشر دارای ایدئولوژی است، و آدم انسان کامل است و محصول نهایی این سفر دنیایی.
بر هر یک از سه موقعیت بشر، انسان و آدم سه سیستم و ساختار منطقی حاکم است. حیطه ی بشری فاقد آگاهی مطلق و قطعی است و مدعی آن هم نیست، و قراردادهایش بر اثر گمان و علوم نسبی در دسترس است. ...

شیوا سه‌شنبه 8 اسفند 1385 ساعت 11:36 ب.ظ

من اولین بار هست که وبلاگ شما رو می خونم .باید بگم که وبلاگ خوبی دارین که البته به ویزگی های روحی و شخصیتی شما برمی گرده.من یه دختر ۲۵ ساله هستم و فقط حدود ۲ سال هست که به تفاوتهای روحی زن و مرد ایمان آوردم و برای ویزگی های زنانه ارزش قائل شده ام و فکر می کنم که باعث تاسف هست.ولی حتی الان هم می بینم که ویزگی های زنانه حقیقتا کاری رو از پیش نمی برن!در دنیای واقعی برای اینکه حقوق انسانی داشته باشی باید ویزگی های زنانه رو کنار بذاری و البته عمدتا کارهایی که با روحیات زنان سازگارند حقوق و دستمزد کمی دارن.زنان برای اینکه زنانگی شون رو پرورش و بروز بدن به حمایت های بیشتری از طرف دولت نیازمندند.در واقع زنانگی در آرامش و امنیت پدیدار میشه نه در تنازع برای بقا.متاسفانه زنان هنوز جنس دومند و ویزگی های زنانه و مردانه از ارزش یکسانی برخوردار نیستند.احتمالا در روند تکامل بشر اوضاع زنان هم بهتر میشه و اونها زن بودنشون رو با عزت بیشتری احساس خواهند کرد ولی قطعا اون روز من زنده نیستم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد