.:: پرسه ::.

روزمرگی های مد ( MED )

.:: پرسه ::.

روزمرگی های مد ( MED )

بازی با یلدا

خب بالاخره ما هم توسط 40تیکه عزیز دعوت شدیم به بازی شب یلدا . البته چیزی که هست اینه که بعضی ها اعتراف کردن ، بعضی ها ناگفته ها رو گفتن و یه عده هم خصوصیاتشون رو . حالا من موندم ابن وسط که کدوم یکی از اینا رو باید بگم . گرچه دسته بندی کردن نوشته ها چندان اهمییت نداره ، مهم اینکه اون چیزایی رو که دوست داری بگی . روی همین اصل فکر میکنم نوشته من خیلی قروقاطی بشه !!

1) صدام لطف کرد و اجازه نداد توی آبادان ( شهری که توش به دنیا اومدم ) بزرگ بشم . همیشه فکر میکنم اگه خونواده من آبادان مونده بودن من به هیچ کدوم از چیزایی که الان دارم نمیرسیدم ، من جمله خانومی .

2) زندگی من سه مرحله مختلف داشت ، توی بچگی و دوران دبستان خیلی آروم ، کم حرف و گوشه گیر بودم . دوران راهنمایی ، دبیرستان و یه بخش از دانشگاه آدم شلوغ ، شر به پا کن و شیطونی شدم . حالا هم تقریبآ یه آدم نرمال هستم . البته هم چنان کم حرف و نسبتآ آروم هستم ولی خب یه تعادل نسبی توی اخلاقم به وجود اومده .

3)ترم دوم از سال دوم دبیرستان روزی که میخواستن نمره انظباط بدن ، ناظم سر صف صبحگاهی ( که همه بچه های مدرسه هستن ) منو صدا کرد بالا و شروع کرد به محاسبه نمره انظباطم . نمره من منفی هشت شد ، ناظم مون هم نامردی نکرد و گفت 16 نمره بهت ارفاق میکنم و نمره انظباطم رو هشت داد . منم چنان قیافه پیروزمندانه ای گرفتم که همه برام دست زدن و توی تمام طول تحصیل اون تنها باری که سر صف تشویق شدم . یادمه وقتی میخواستم برا پیش دانشگاهی ثبت نام کنم بهم ایراد میگرفتن که تو یه واحد کم پاس کردی ، حالا هر چی من میگفتم اون یه واحد انظباط بوده کسی باورش نمیشد !!

4) عاشق رشته تحصیلیم هستم ، معماری و البته عاشق عکاسی و ادبیات . سیگار کشیدن رو هم توی هوای بارونی خیلی دوست دارم ، یکی از آرزوهام اینه که زندگی خارج از ایران رو تجربه کنم ( البته کیش هم قبوله ). از سرما بیزار و عاشق روزای گرم تابستون هستم . ولی هیچکدوم اینا ذره ای از عشقی که به یه نفر دارم هم نمیشن .

5) توی غذا خوردن خیلی ایرادی هستم . عاشق قرمه سبزی هستم و از هر غذایی که توش ماش یا عدس باشه بدم میاد . توی غذاهای جدید هم از پیتزا خوشم نمیاد ولی رست بیف رو خیلی دوست دارم . این مورد آخر نشون داد که خیلی شکمو هستم که خب البته اصلآ انکار نمیکنم .