.:: پرسه ::.

روزمرگی های مد ( MED )

.:: پرسه ::.

روزمرگی های مد ( MED )

ایران و ایرانیها !!

ایران شناسی سال‌ها پیش به مشهد سفر می‌کند. در خانه‌ی دوستی ایرانی مستقر می‌شود و داستان جستجوگری‌اش را در سفرنامه‌اش نوشته است.
 
صاحب‌خانه دختر هفت ساله‌ای داشته، زیبا و خوش‌سخن و پر شور. از دختر می‌پرسد: دختر ناز چند سالت هست؟ دختر می‌گوید: هفت سال. مادرش می‌گو ید. دقیقا هفت سال، چون در چنین روزی متولد شده است. می‌پرسد جشن تولد برایش نمی‌گیرید؟ می‌گویند نه ما چشن تولد نداریم.
 
 بعد از ظهر دوست ایرانی، جهانگرد را به مجلس سالگرد کسی می‌برد که هفت سال پیش مرده بود.
 
روز بعد جهانگرد می‌بیند در بازار، معماری دارد آجر کاری می‌کند از دقت معمار و زیبایی آجرکاری به شگفت می‌آید؛ ساعتی چشم از معمار بر نمی‌دارد. مردم راه خودشان را ادامه می‌داده‌اند. می‌بیند کسی به معمار و کار او توجهی نمی‌کند.

روزی دیگر می‌بیند می‌خواهند دیواری را خراب کنند، عده‌ی زیادی جمع شده بودند. وقتی دیوار خراب می‌شود می‌بیند جمعیت احساس شادی می‌کند.
 
 از این چهار حادثه یا تجربه استنتاج کرده است که ایرانیان به مرگ بیشتر از تولد و به ویرانی بیش از آبادی توجه می‌کنند.

به گمانم این استنتاج پاره‌ای از واقعیت را به همراه دارد. گرچه آن سفرنامه بیش از هفتاد سال پیش نوشته شده است. اما گویی هنوز هم در دید و داوری برخی انسان به دنیا می‌آید که بمیرد. تردیدی نیست مرگ پایان زندگی است اما زندگی، مرگ و ویرانی نیست.
 
منبع اصلی این مطلب :  www.maktoub.ir 

تنها هنر !!؟

ملت رو به کشتن می دن ، بعد براشون عزاداری میکنن .
 
هر کانالی که می زنی ، یه نفر داره برا C130 مرثیه سرایی می کنه . این یه کارو خداییش خوب بلدن ...
 
                                                                                                                                                                PAPAR

پیشنهاد

لطفا بچه هایی که پتیشن و نامه روی اینترنت برای امضا می گذارن، یه نامه خطاب به مجامع بین المللی بنویسن، در مورد لغو تحریم تجاری ایران در زمینه ناوگان هواپیمایی...
اگر نامه ای باشه که تعداد زیادی پشتش باشن و حمایت کنن شاید نتیجه داد. تا کی باید همینجور هی خبر سقوط هواپیما بشنویم؟ چقدر هر بار که سوار یه هواپیمای خطوط ایران می شیم یا یکی از عزیزامون می ره سفر باید تنمون بلرزه؟

تا همین جا هم کلی بدبختی کشیدیم از تحریم، بعد مردک فلان فلان شده میاد راست راست دنیا رو علیه ایران می شورونه و به سری عوضی ِ پاچه خوار دیگه هم پیدا می شن و می گن مردم ما آماده ی تحمل تحریم ها هستن، دولت ما خودش رو آماده کرده، ما رو نترسونین...

این اولین بار نیست که یه هواپیما اینجوری سقوط می کنه و اگر این شرایط تحریم ادامه پیدا کنه آخرین بار نیز نخواهد بود...
هر بار یه چیزی دلیل می شه، یه بار فرودگاه غیر استاندارد، یه بار خلبان کم تجربه، یه بار نقص فنی، یه بار بدی آب و هوا، یه بار اشتباه برج مراقبت... اما واقعیت اینه که ناوگان هوایی ایران فرسوده شده و نیاز به هواپیماها و قطعات جدید وجود داره.
من پیشنهاد می کنم علاوه بر تجمع که نشان دهنده ی اعتراض به بی تدبیری مسئولین هست، یه نامه هم به مجامع بین المللی نوشته بشه که برای نجات جون مردم هم که شده تحریم در زمینه هواپیماهای مسافربری و قطعاتش لغو بشه. مسئولین ایران که ازشون انتظار کمکی نیست اما جاهای دیگه حداقل بخاطر شعارهایی که در مورد حقوق بشر می دن شاید عکس العملی نشون دادن که به نفع مردم باشه...
و یه چیز دیگه، به نظر من نباید به این اتفاث صنفی نگاه کرد، چون 110 نفر هموطن ما از دست رفتن و چه فرقی داره که عکاس و خبرنگار بودن یا کارمند یا دانشجو یا هر چیز دیگه ای... همونقدر که از دست دادن دوست های خبرنگار سخته، همونقدر هم رفتن اون تعداد آدم بی گناه ارتشی و کادر پرواز و مردمی که هواپیما روشون سقوط کرده مهم و سخته... و اگر اعتراضی هست از همه ی قشرها باید باشه و یا روزنامه نگاران به نمایندگی از همه ی مردم بی گناه دیگه اعتراض کنن.

منبع اصلی این مطلب از وبلاگ بارانه میباشد .