.:: پرسه ::.

روزمرگی های مد ( MED )

.:: پرسه ::.

روزمرگی های مد ( MED )

آغازی ناگوار

سال نحس 86 حتی توی آخرین روزش، دست نحسش رو از سر خانواده ما بر نداشت. 29 اسفند 86، ساعات میانی روز، نزدیکی بندرعباس، تصادف وحشتناکی دختر 27 ساله ای رو از خانواده ما گرفت و مادرش رو با پایی که از چندین جا شکسته و در حالت اغما راهی بیمارستان کرد.از لحاظ ژنتیکی اون دختر، دختر خاله من نبود، اما از نظر روابط خانوادگی، رفت و آمد زیاد و مسافرتهایی که با هم میرفتیم، حکم دختر خاله رو برای من داشت.

نمیدونم راننده اون پرایدی که بدون توجه به سمت چپ برای سبقت گرفتن از مسیرش منحرف شده بود و این تصادف وحشتناک رو بوجود آورده بود (که قطعآ خودش هم شاهدش بوده و البته فرار کرده) حالا شبها چطوری میخوابه؟ گر چه در واقع زیاد هم اهمیت نداره، فرزانه دیگه رفته و خدا میدونه توی اون لحظات پدرش، خواهرش و برادراش چی کشیدن؟ و البته مادرش که وقتی می فهمه دخترش از دست رفته که اون رو به خاک سپرده بودن و مراسم هفته هم تمام شده بوده. بدتر از همه اینکه این حادثه موقعی اتفاق می افته که تمام مملکت توی تعطیلی به سر میبرد. انتقال جسد از بندرعباس به تهران با هواپیما (دقیقآ به خاطر همین تعطیلات) 4 روز طول کشید و این در حال بود خیلی از افراد مسئول رو فقط توی خونه هاشون یا توی عید دیدنی پیدا میکردن، برای فقط برای اینکه پای یک ورقه رو امضا کنن.

نمیخوام غر بزنم (گر چه فکر میکنم از اول این پست تا حالا داشتم همین کار رو میکردم، ولی شما به عنوان درد و دل بخونین) ولی چرا باید جاده بندرعباس که مهمترین جاده ترانزیتی ایرانه و مدام ماشین های سنگین توی این جاده تردد دارن، باید یک بانده باشه و در عوض جاده اصفهان به نطنز، اتوبان؟ و البته سوال خیلی بی ربطیه اگه بپرسم پس این همه پول نفت کجا میره؟ قطعآ مردمی توی فلسطین و لبنان و جدیدآ عراق هستن که از هر نظر به مردم ایران ارجحیت دارن.

سال نوی ما مبارک نبود، بلعکس، خیلی هم نا میمون و نا مبارک بود. خدا به خیر بگذرونه. ولی امیدوارم برای تمام خواننده های اینجا سال 87 سال خوبی باشه و همه در کنار اعضای خانواده سال خوبی رو سپری کنن.