خیانت
اسکارلت عزیز توی این مطلبش به یه نکته ای اشاره کرده که باعث شد منم یه چند خطی راجع به این موضوع بنویسم . موضوع همون بحث داغ این چند وقت اخیر وبلاگستانه ، سنگسار . بهتر اول موضع خودم رو مشخص کنم که سوءتفاهمی پیش نیاد . من مثل خیلی از شما مخالف سرسخت سنگسار هستم و اون رو وحشیانه ترین کار قرن حاضر میدونم . ولی اسکارلت عزیز توی یه بخش از مطلبش نوشته "سنگسار کردن زنی که برای بدن خودش ، فقط و فقط برای بدن خودش تصمیم گرفته و آزارش به کس دیگه ای نرسیده به جز توحش چه اسم دیگه ای میتونه داشته باشه ؟"

بحث اصلی من راجع به همین جملست . به نظر شما اون زن فقط برای بدن خودش تصمیم گرفته ؟ آیا این کار خیانت به حساب 
نمیاد ؟ به نظر شما اون زن با این کارش به شخصیت یه نفر توهین نکرده ؟ به روح یه نفر آسیب نرسونده ؟ احساسات و عواطف شخص مقابل رو به بازی نگرفته ؟ همیشه وقتی موضوع خیانت پیش میاد به دنبالش بحثهایی مطرح میشه مثل سرد مزاجی همسر ، کمبود عاطفه ، بی مهری همسر و ... ! ولی نمیدونم چرا هیچکس به یه موضوع اشاره نمیکنه ، اونم "هرزگی" . آیا پشت همه خیانتها سرد مزاجیه ؟ کمبود عاطفست ؟ آیا هیچ خیانتی بر اساس هرزگی و بی بند باری اتفاق نمی افته ؟ بحث من اصلآ به زنها محدود نمیشه که این خیانت از روی هرزگی ، و فقط و فقط از روی هرزگی ، توی مردها خیلی بیشتر اتفاق می افته . زنها حالا به یه دلایلی کمتر وارد این وادی میشن ، ولی میشن .

هر انسانی آزاده برای خودش انتخاب کنه ، و برای بدن خودش هم تصمیم گیره . ولی گاهی وقتا این انتخاب کردن ، باعث محدود
شدن سایر انتخابهای آدم میشه . آیا به نظر شما کسی که درگیر یه رابطه دو نفرست (چه زن ، چه مرد ، چه ازدواج ، چه  دوستی) آیا باز هم حق داره آزادانه برای بدن خودش تصمیم بگیره ؟ آیا تعهد داشتن به یه نفر ، این محدودیت انتخاب رابطه جنسی رو ایجاد نمیکنه ؟
 
اسکارلت عزیز صحبت از انتخاب آزاد برای بدن کرده و نوشته "اگه من نوعی نتونم در مورد (بدن) خودم تصمیم بگیرم اصلآ برای چی
زندگی کنم ؟ چطوری زندگی کنم ؟ اگه من نتونم در مورد (بدن) خودم تصمیم بگیرم که چیکار کنم و چیکار نکنم پس (من) بودن من دیگه چه تعریفی میتونه داشته باشه ؟" با این حرفش هم هیچ مخالفتی ندارم . ولی وقتی یه انسان این تصمیم رو میگیره که وارد یه رابطه دو نفره بشه ، در واقع برای بدن خودش تصمیم گرفته و این تصمیم (که در هر حال انتخاب خود شخص بوده) این محدودیت رو ایجاد میکنه که اون شخص دیگه نمیتونه بدنش رو آزادانه در اختیار هر کسی قرار بده .

این دوست عزیز من (که شخصآ ارادت خاصی نسبت بهش دارم ، اگر هم دارم اینا رو مینویسم برای مخالفت کردن یا هر چیز دیگه ای 
نیست ، اینها فقط مطالبیه که در اثر خوندن مطلب این نازنین به ذهنم رسیده، نه دشمنی در کاره و نه خصومتی) نوشته "بدن من مثل هر چیز دیگه ای حق داره امتحان کنه ، نا شناخته ها رو کشف کنه ، بر فرض که دو بار هم خطا کنه ، بر فرض که چهار بار هم خارج از سنت و عرف و هر دیوار دیگه ای خواهش داشته باشه ." درسته ، هر بدنی حق داره امتحان کنه ، و حتی لازمه که این کارو بکنه ، در چارچوب سنت و عرف بودنش هم بستگی به اعتقادات طرف داره ، ولی این امتحان کردنها و کشف ناشناخته ها همه باید قبل از ازدواج باشه ، قبل از تعهد محضری یا قلبی . اگه قرار باشه آدمی که درگیر یه رابطه دو طرفست باز هم به این امتحان کردنها ادامه بده ، پس اساس ازدواج و تعهد از بین میره و دیگه اسمش امتحان نیست ، خیانته !!

شاید بتونم حرفام رو توی دو تا جمله خلاصه کنم ، اول اینکه هر خیانتی علاوه بر تمام اون دلایلی که میتونه پشتش باشه و همه
هم به اونها استناد میکنن ، فقط و فقط میتونه به دلیل "هرزگی" باشه . شاید مواردی که خیانت فقط بر اساس هرزگی اتفاق می افته کم باشه ، ولی هست و نمیدونم چرا هیچ کس بهش توجه نمیکنه . دوم اینکه هر شخصی آزاده برای بدن خودش تصمیم بگیره ، امتحان کنه و کشف کنه ، ولی وقتی وارد یه دو نفره (مثل ازدواج یا دوست پسر ، دوست دختر) شد ، اونوقت دیگه اسم کار تصمیم برای بدن یا امتحان نیست خیانته و خیانت کاریه که به روح و شخصیت یه نفر آسیب می رسونه و این خیلی طبیعیه که وقتی یه نفر به روح شما آسیب بزنه ، باید مجازات بشه ، همون طور که وقتی یه نفر به جسم شما آسیب میزنه مجازات میشه ولی ، ولی این مجازات اولآ به هیچ وجه نمیتونه از طرف فرد دوم رابطه (فردی که بهش خیانت شده) اعمال بشه و تحت هیچ شرایطی ، بازم تاکید میکنم تحت هیچ شرایطی مجازات این کار سنگسار یا اعدام نمیتونه باشه .
 
پ.ن.1 : روی این موضوع تاکید دارم که شخصی که بهش خیانت شده نمیتونه شخصآ برای مجازات طرف اقدام کنه ، مثلآ شوهر حق نداره برای این کار زنشو بکشه یا حتی کتک بزنه و روی این موضوع هم تاکید دارم که فرد خیانت کار حتمآ باید مجازات بشه ، البته نه بر اساس قانون جمهوری اسلامی .

پ.ن.2 : کسی اطلاع داره که آیا توی جوامع پیشرفته برای خیانت مجازاتی هست یا نه ؟ و اگه هست چه نوع مجازاتی ؟

پ.ن.3 : اسکارلت عزیز ، امیدوارم درک کنی که این مطلب من نه به دلیل مخالفت با توئه ، نه خدای نکرده برای زیر سوال بردن تو و
نه دشمنی با تو که هر چی بوده توی این مدت آشنایی فقط و فقط دوستی بوده . اون مطلب تو جرقه این حرفا رو توی ذهنم ایجاد کرد ، گفتم اینجا بنویسم تا از نظر سایرین هم راجع به این موضوع بهره مند بشیم . در هر حال هر کسی نظر خودشو داره و من هم قصد تغییر دادن نظر شما رو دارم ، هر کسی هم آزاده توی وبلاگستان نظر خودشو بگه . مطمئنآ یه عده با من موافقن و یه عده مخالف و خوندن مخالفه که شاید بتونه دید آدم رو نسبت به یه موضوع تغییر بده . در هر حال امیدوارم باعث ناراحتی خاطر شما نشده باشم.