تنهایی
چه حسی داره ؟
 
چه حسی داره آدم شب و روز تولدش تنها باشه ، تنهای تنها .
 
تنهایی ، شب ، جاده ، یه سی دی پر از خاطره ، یه موبایل که بر خلاف همیشه توی جاده آنتن می ده ...
 
نه کیکی ، نه شمعی ، نه تولدت مبارکی ، نه کادویی ، نه نگاهی ، نه بوسه ای ، نه بغل کردنی ، نه دوستی ، نه آشنایی ، نه امیدی ، نه حسی ، نه حالی ... !! هر چی هست فقط اس ام اسه . فقط اس ام اس ...
 
خیلی حال میده آدم توی روز تولدش بمیره ، اینجوری هیچکس روز تولد آدمو فراموش نمی کنه . آخه ماها عادت داریم فقط روز مرگ افرادو تو ذهنمون ثبت کنیم . مرگ ، توی روز تولد ، توی شهری که به دنیا اومدی و حتی توی بیمارستانی که متولد شدی . دیشب می خواستم برم آبادان ( آخه من اونجا به دنیا اومدم ) ولی نشد ، نذاشت ، نتونستم ...
 
پ.ن.۱ : از همه عزیزانی که برام کامنت گذاشتن و تولدم رو تبریک گفتن یه دنیا ممنونم . شما  تنها مهمان های تولدی بودین که هرگز گرفته نشد . تبریک شما دلمو شاد کرد .  
 
پ.ن.۲ : ۵۷ عزیز ، متاسفانه وبلاگت اینجا فیلتر شده . من بهش دسترسی ندارم . همینجا بابت تبریکت ازت تشکر می کنم .