راستش به دلیل تنبلی مفرط خانومی ( البته شاید گرفتاری واژه درست تری باشه ولی خوب بدجنسیه دیگه ) در زمینهُ نوشتن مطلب توی این وبلاگ من هم طی یه اقدام شهادت طلبانه ( انتحاری ) تصمیم گرفتم این وبلاگ رو از حالت دو نفره به یه نفره تغییر بدم .( این کارم خیلی شجاعانه بود، نه؟ ) حالا باید منتظر عکس العمل عیالات متحده باشم . برا همینه که میگم خدایم بیامرزاد ...
راستی شما دوستان عزیز خیلی نامرد تشریف دارین ، هیچ وقت نمی بخشمتون . از وقتی اون مطلب "شکایت و رسیدگی" رو نوشتم و شما هم برام کامنت گذاشتین ، تمام امکاناتم رو از دست دادم .اولآ که هوا خیلی سرد شده ، حتی از قبل هم سردتر . بعد هم از وقتی از تهران برگشتم تا یه چند روزی سر اون ساختمان گرم و خوش منظر نمیرم به جاش باید برم یه کارخونه که بیرون شهره . ( حالا وصف کارخونه بماند که واقعآ نا گفتنیه ) فکر می کنم شما منو چشم زدین ، خیلی حسودین ، نامردا ...
بالاخره توی اصفهان هم برف بارید ، البته توی شهر برف روی زمین ننشست ولی بیرون شهر ( همون کارخونه کذایی ) کلی برف رو زمین نشسته بود .
آقا دستم به دامنتون ، کی بلده این وبلاگِ من رو درست کنه ؟ صفحش خیلی بزرگ شده . من کاریش نکردم به خدا ، خودش یهو این جوری شد !! |